توضیحات
ثروتمندترین مرد بابل اثر ارزشمند جورج کلاسون نویسنده آمریکایی است . کلاسون این کتاب را از روی لوح های گلی کشف شده در کاوش های باستان شناسان در بابل نوشته است . در این کتاب قدرت پول را به طرز شگفت انگیزی درک می کنیم .
جورج کلاسون در کتاب ثروتمندترین مرد بابل می خواهد به ما بگوید که بیش از حد زیر بار قرضی که توان پرداخت آن را ندارید نروید . و روش هایی برای سرمایه گذاری و حفاظت از پول را به ما نشان می دهد .
شاکله اصلی کتاب ثروتمندترین مرد بابل این نکته جاودان است : زیر بار بدهی که پرداخت آن در توانتان نیست نروید .
بدون مدیریت هیچ کسب و کاری به موفقیت نمی رسد . مقاله ای درباره مدیر و مدیریت را اینجا بخوانید .
ثروتمندترین مرد بابل در نه فصل نوشته شده است .
1- مردی که تصمیم گرفت ثروتمند شود
2- هفت راه علاج یک کیف خالی
3- الهه شانس را ملاقات کنید
4- پنج قانون طلا
5- صراف بابلی
6- دیوارهای بابل
7- شتر فروش بابلی
8- لوح های گلی بابل
9- خوش شانس ترین مرد بابل
چکیده کتاب ثروتمندترین مرد بابل که به صورت صوتی در مدرسه کسب و کار آکادمی تاجران تهیه شده است
1- مردی که تصمیم می گیرد ثروتمند شود
جکیده این فصل درباره بنسیر ارابه ساز بابلی است . که تصمیم دارد ثروتمند شود . و با کپی بهترین دوستش درباره اینکه چگونه می توانند ثروتمند شوند تبادل فکر می کند .
آنها با خود می گویندکه چگونه است که بعد از سال ها کار و تلاش هیچ پولی ندارند . و برای گذران زندگی مجبور هستند هر روز از صبح تا شب کار کنند . در آخر آنها به این نتیجه می رسند به این دلیل که تاکنون دنبال ثروت نرفته اند پولدار نشده اند .
آنها تصمیم می گیرند برای آموزش ثروتمند شدن پیش دوست دوران بچگی شان آرکاد که الان ثروتمندترین مرد بابل است بروند . پس بنسیر بقیه دوستانش را هم جمع می کند و همه پیش آرکاد می روند .
بعد از دیدن آرکاد و احوالپرسی با گلایه از او می پرسند . چگونه است کسی مثل تو که در رده ما بوده ای و استعداد چندانی هم نداشته ای به این ثروت رسیده ای . اما ما که هم از تو باهوش تر بوده ایم و هم تواناتر هستیم باید برای گذران زندگی از صبح تا شب کار کنیم .
آرکاد می گوید دوستان عزیزم دلیل اینکه من پولدار هستم و شما فقیر هستید . آموزش های است که دیده ام . اگر یادتان باشد استادمان در مدرسه همیشه می گفت که یادگیری دو نوع است . نوع اول چیزهایی است که یاد گرفتیم و می دانیم ، و نوع دوم یادگیری این است که بفهمیم چه چیزهایی را نمی دانیم .
من در ابتدا کار که تصمیم گرفتم پولدار شوم به عنوان یک کاتب در تالار بایگانی استخدام شدم . و هر روز ساعت های زیادی را بر روی لوحهای گلی کار می کردم ، ولی چیزی عایدم نمی شد . البته هدف خود را همچنان گم نکرده بودم .
چگونه پولدار شدم
از قضا آلگمیش صراف یک روز یک نسخه از کپی قانون نهم را پیش من آورد و به من داد . و گفت دو روز دیگر به آن احتیاج دارد و بابت آن دو سکه مسی به تو می دهم . من تمام تلاش خود را کردم . اما قانون طولانی بود و نشد .
آلگمیش از این موضوع بسیار ناراحت شد . پس من با او معامله ای کردم که در برابر قانون نهم ، راه ثروتمندی را به من بیاموزد . الگمیش پذیرفت و فردا لوح را گرفت و به قولش وفا کرد .
وی ابتدا گفت جوان یادت باشد آفتابی که امروز طلوع می کند ، همان آفتابی است که زمان تولد پدرت طلوع کرده است . و همین آفتاب در زمان تولدآخرین نوه تو هم طلوع خواهد کرد . پس خوب به این نکته طلایی که می خواهم بگویم توجه کن و به آن عمل کن « بخشی از درآمد تو مال خودت است » .
من با عصبانیت گفتم همین . منو سر کار گذاشتی . من تمام درآمدم مال خودم هست نه بخشی از آن . او پاسخ داد جوان نادان الان چقدر پول در کیسه خود داری . و باز بلافاصله گفت مطمئنم هیچی . تو جوان نادان برای هر کسی کار کردی به جزء خودت ، برای نانوا ، برای خیاط ، برای قصاب ، برای هر کس جزء خودت .
کم کم متوجه شدم که دارد درست می گوید ، من هیچ پولی نداشتم . پس ادامه داد حداقل ده درصد از درآمدت مال خودت است . و ابتدا باید آن را پس انداز و بعد سرمایه گذاری کنی .
چند سال بعد
من شروع به آموزش های آلگمیش کردم . و بعد از چند سال یک منبع درآمدی درست کردم که اگر چه کم ، اما یک منبع درآمد همیشگی و پایدار بدون کار بود .
بعد از چهار سال از اولین ملاقات آلگمیش پیش من آمد و گفت آرکاد تو درست را خوب فرا گرفته ای .
اول یاد گرفتی که خرجت از دخلت کمتر باشد
دوم یاد گرفتی از افرادی که در کار خود خبره هستند مشاوره بگیری
و در آخر یاد گرفتی چطور پول در بیاوری
چند نکته از فصل اول
1-1 : قدرت اراده چیزی نیست جزء یک تصمیم پایدار ، برای انجام کاری که برای خود در نظر گرفته ای
1-2 : ثروت هر جایی که انسان برایش انرژی بگذارد رشد می کند
1-3 : ثروت از راههای سحر آمیزی رشد می کند
1-4 : با انسان های عاقل و دانا مشورت کنید
1-5 : اعمال ما هیچگاه نمی توانند فراتر از افکار ما پیش بروند . و افکار ما نمی توانند از باورهای ما پیشی بگیرند .
1-6 : پول برای کسانی که قوانین ساده مدیریت کسب آن را فرا گرفته اند ، فراوان است .
شش مرحله برای میلیونر شدن را اینجا به زبان اصلی بخوانید .
2-هفت راه علاج یک کیف خالی
اگر چه بابل ثروتمندترین و افسانه ای ترین شهر دنیای قدیم است . اما نکته جالب درباره بابل این است که ثروت آنان نتیجه جنگ و غارت دیگر ممالک نبوده است . بلکه نتیجه دانش مردمانش بوده است . آنها ابتدا آموختند که چگونه ثروتمند شوند و سپس شهر افسانه ای خود را با ثروتی که ار دانش و دسترنج خودشان بود ساختند .
آرکاد ثروتمندترین مرد بابل به دستور پادشاه کلاسی برای آموزش معلمان ترتیب می دهد که راه های ثروتمند شدن را به آنان بیاموزد . وی در هفت روز هفت راه علاج را به آنها ی گوید و درباره آنها با هم بحث می کنند . این هفت درمان عبارتند از
اولین راه علاج : کیف تان را پر پول کنید . از هر ده سکه ای که در می آورید حداقل یک سکه را برای خود نگه دارید .
دومین راه علاج : هزینه های خود را کنترل کنید . و تحت هیچ شرایطی به یک دهم پس اندازتان دست نزنید .
سومین راه علاج : دارایی های خود را چند برابر کنید . سرمایه ای که از درآمدمان پس انداز می کنیم ، فقط برای شروع کار است . آینده ما به درآمدی که از این سرمایه به دست می آوریم ، بستگی دارد .
چهارمین راه علاج : محافظت از خزانه در برابر از بین رفتن . اولین قانون سرمایه گذاری ، امنیت سرمایه شماست .
پنجمین راه علاج : خانه ای برای خود داشته باشید .
ششمین راه علاج : درآمدی را برای آینده خود تضمین کنید .
هفتمین راه علاج : توانایی خود را برای افزایش درآمد بالا ببرید .
3- الهه شانس را ملاقات کنید
یک ضرب المثل بابلی می گوید انسان اگر خوش شانس باشد . طالع خوب او نیازی به پیشگویی ندارد ، او را در فرات بیاندازید با یک مروارید شناکنان بیرون می آید .
3-1 : اگر ایستادگی و پایداری در کاری باشد ، الهه شانس حتما به شما رو خواهد آورد .
3-2 : فرصت ها برای هیچ کس صبر نمی کنند امروز اینجا هستند و فردا جایی دیگر
3-3 : برای ساخت یک دارایی همیشه باید از یک جا شروع کرد
3-4 : سهل انگاری و پشت گوش اندازی بزرگترین دشمن ثروتمند شدن است « کار امروز را به فردا انداختن »
3-5 : خوش شانسی می تواند با قبول موقعیت ها بدست آید
4- پنج قانون طلا
طلا برای کسانی ذخیره می شود و پایدار می ماند که قوانینش را فرا گرفته باشند . پنج قانون طلا به اینگونه هستند .
4-1 : طلا شادمانه و افزاینده به سمت کسی می آید که حداقل ده درصد درامدش را ساخت دارایی کنار می گذارد .
4-2 : طلا برای صاحب عاقل خود ، که آن را در راههای سودمند به کار می گیرد ، کوشنده و خشنود کار می کند .
4-3 : طلا نسبت به محافظت صاحب هوشیار خود ، که آن را تحتدمشاوره افراد در مدیریتش سرمایه گذاری می کنند وفادار می ماند .
4-4 : طلا از دست کسی که آن را در تجارت ها یا اهدافی که به آن آشنا نیست . یا توسط افراد خبره توصیه نمی شود سرمایه گذاری می کند ، فرار می کند .
4-5 : طلا از دست کسانی که آن را به کارهای غیر ممکن وادار می کند . یا از توصیه های طمع انگیز افراد شیاد پیروی می کند یا به آرزوهای احساسی و خام خود اعتماد کند ، فرار می کند .
5- صراف بابلی
ماتون یکی از صراف های شهر بابل بود ، که به کار خرید و فروش عتیقه و هم چنین وام دادن به مردم مشغول بود . یک روز که مشغول خوردن نهار است ردان نیزه ساز به دیدنش می رود . ماتون با تعجب می پرسد ، چطور شده که تو هم بعد از این همه سال به ما سر زده ای . چه کاری کردی که به وام نیاز داری . ردان نیزه ساز می گوید برای پول نیامده ام . مشکلی دارم که می خواهم با تو مشورت کنم .
ماتون تعجب می کند ، و با خوشحالی می پرسد بگو مشکلت چیست که به دست من حل می شود . ردان می گوید هدیه پادشاه . به تازگی من یک سر نیزه درست کردم که پادشاه از ان خیلی خوشش آمد و به من پنجاه سکه طلا پاداش داد . .الان خواهرم می گوید آن را به شوهرم بده تا با آن تجارت کند . و الان نمی دانم چکار کنم .
داستان کشاورز و خر احمق
ماتون صراف از ردان می پرسد آیا داستان آن کشاورز را شنیده ای که زبان حیوانات رامی فهمید . ردان می گوید نه . پس ماتون می گوید خوب گوش کن . یک روز که کشاورز مشغول گوش دادن به صحبت های حیوانات مزرعه بود . متوجه می شود که گاو با خر درد و دل می کند . و می گوید خوش به حالت انسان ها تو را برای سفر می خواهند . و وقتی می خواهند به مهمانی روند پالانی زیبا بر تو می پوشند و سوارت می شوند . اما من بیچاره از صبح تا شب باید در زمین ها شخم بزنم .
خر که می خواهد به دوستش کمک کند . از روی حماقت می گوید خوب فردا خودت را به مریضی بزن تا استراحت کنی . گاو هم می گوید بد فکری نیست و همین کار را می کند . فردا صبح که کشاورز به اصطبل می آید و از گفتگوی دیشت باخبر است . می گوید حالا که گاو بیمار است ، با خر شخم می کنیم .
و خر تا غروب زمین ها را شخم می زتد ، و وقتی خسته برمی گردد گاو از او تشکر می کند . و خر که عصبانب است می گوید تو دوست بدی هستی و من امروز به خاطر تو خیلی اذیت شدم . در ضمن شنیدم کشاورز می گفت اگر فردا گاو خوب نشود او را به قصاب می دهم . اما نکته اخلاقی این داستان کجاست .
این داستان می خواهد به ما بگوید اگر می خواهی به دوستت یا کسی دیگر کمک کنی ، جوری کمک کن که سختی های او را به دوش خودت نیندازی .
لحظه ای تامل قبل از معامله خود و دیگران را از بسیاری از اشتباهات در امان نگه می دارد .
فصل ششم : دیوارهای بابل
زمان گرانبهاترین چیزیست که در اختیار داریم . نحوه مدیریت ان را در این مقاله بخوانید .
فصل هفتم : شتر فروش بابلی
این فصل درباره دباسیر تاجر شتر است که روزگار سنگینی را از سر می گذراند . ابتدا جوانی خام و خوشگذران است که با قرض و نزول سکه از دیگران روزگار می گذراند ، و زمانی که نمی تواند بدهی های خود را بپردازد از بابل فرار می کند .
و با دوستان خود مشغول راهزنی است . تا موقعی که دستگیر و یک برده می شود . و اتفاقاتی که برای او می افتد تا زمانی که به یک تاجر ثروتمند تبدیل می شود .
فصل هشتم : لوح های گلی بابلی
این لوح ها درباره همان شتر فروش بابلی دباسیر است . که نحوه مدیریت هزینه های خود را بیان می کند .او در این لوح ها می نویسد که چگونه با بیست درصد از درامد ماهانه خود قرض هایش را پرداخت کرد . و ده درصد از درامد خود را پس انداز و سپس سرمایه گذاری می کند
فصل نهم : خوش شانس ترین مرد بابل
این فصل درباره شخصی به نام شارونادا است . که از بد روزگار به خاطر جرم برادرش برده یک شیرینی پز می شود . اساس زندگی شارونادا را کار تشکیل می دهد . و باهمین کار است که از بردگی نجات پیدا می کند و بعد از آن به یکی از بزرگترین تجار سوریه تبدیل می شود .
درباره نویسنده :
جورج ساموئل کلاسون نویسنده آمریکایی است . معروف ترین اثر کلاسون ثروتمندترین مرد بابل است . کتابی در کلاس جهانی که در سال 1926 منتشر شد .
وی صاحب دو کمپانی به نام های شرکت نقشه کلاسون و شرکت انتشارات کلاسون بود . وی در خلال جنگ امریکا و اسپانیا به ارتش پیوست . کمپانی نقشه کلاسون نخستین ناشر کتاب نقشه راه ها در ایالات متحده آمریکا بود .
وی در سال 1926 جزواتی را درباره ثروتمند شدن منتشر کرد که بعدها با ادغام به نام ثروتمندترین مرد بابل معروف شد . این کتاب در طول یک قرن گذشته الهام بخش افراد زیادی در جهان برای کسب ثروت بوده و همچنان هست . و همچنان یک کتاب کلاسیک و ارزشمند در زمینه کسب و کار و کسب و ایجاد ثروت به حساب می آید .
پویا محمدی –
سلام خدمت دوستان عزیز در آکادمی تاجران کتابی عالی است . من بعد از سال ها تازه روش سرمایه گذاری صحیح و همچنین محافظت از پول را در این کتاب آموختم . همچنین بابت چکید صوتی و متنی این کتاب کمال تشکر را از شما دارم