مدیریت چیست و چگونه به یک مدیر قوی تبدیل شویم ؟
در این مقاله تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا توضیح دهیم که مدیر کیست و مدیریت چیست . و بتوانیم این دو مقوله بسیار مهم را ، در کنار هم توضیح دهیم .
متاسفانه اغلب اوقات مدیر و مدیریت جدا از هم بررسی می شوند و به طور کامل نمی شود درباره هر یک توضیح داد. مدیر و مدیریت هر دو در کنار یکدیگر هستند و یکی بدون آن دیگری اصلا معنا و مفهومی ندارد .
در اینجا ابتدا سعی می کنیم مفهوم مدیریت را واکاوی کرده و معنی و مفهوم دقیق آن را بیان کنیم . در مرحله بعد به معانی مدیر خواهیم پرداخت و شرایط یک مدیر موفق بودن را بررسی خواهیم کرد .
سه بیان خاص از مدیریت
در ابتدا خواستم تعریف مدیریت را از فرهنگ لغت بیان کنم ، که هر چه تلاش کردم معنی ارزشمندی از آن پیدا نکردم . پس تصمیم گرفتم با تعاریفی ساده و در عین حال پر مغز ، شروع کنم .
۱ – مدیریت عبارت است از هدایت ، آموزش و کمک به افراد تحت فرمان یک مجموعه یا سازمان برای انجام وظایفی از پیش تعیین شده با بالاترین بازده و در بهترین حالت و در عین حال زنده نگهداشتن خلاقیت پرسنل مجموعه .
۲ : مدیریت به انجام وظایف پنج گانه – برنامه ریزی ، سازماندهی کردن ، رهبری ، هماهنگی و کنترل گفته می شود .
3 – مدیریت هنر این است که بدانیم یک کار را چگونه به بهترین و ارزانترین روش موجود انجام دهیم .
مدیریت امروزه به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی ما انسان ها تبدیل شده است . هر جا که تلاشی انسانی برای رسیدن به هدفی مد نظر باشد ، مدیریت ضروریست .
مدیریت همانند آبی که در رودخانه ای در جریان است در زندگی ما هم همیشه جاری است . و زندگی بدون مدیریت همان رودخانه بدون آب است خشک و بی جان .
بازاریابی چیست و مراحل آن کدامند اینجا کامل بخوانید
تعریف مدیر و مدیریت با یک داستان جذاب
بهتر است اینجا با یک داستان ساده نقش مدیر و مدیریت را توضیح دهیم .آقا محمد پدر یک خانواده چهار نفره است ، آقای محمد ایران منش یک سوپر مارکت در یک محله متوسط نشین سطح شهر زنجان دارد .
با درآمدی معادل سی میلیون تومان سال هزارو چهارصدو یک . آقای ایرانی یک پسر هفت ساله به نام کوروش و یک دختر چهارساله به نام پریا دارد .
همسر آقای ایرانی سارا خانم دیپلمه و خانه دار است . آقای ایرانی بدون اینکه تحصیلاتی در زمینه مدیریت داشته باشد ، ذاتا مدیر نسبتا قوی هست . آقا محمد داستان ما تصمیم می گیرد که برنامه ای بریزد که نه تنها فرزندانش از همین سنین پایین از کودکی خود لذت ببرند . در زمان بزرگ سالی نیز سرمایه ای نسبتا بزرگ داشته باشند تا بتوانند برای تحصیلات عالیه یا راه اندزای کسب و کار مخصوص به خود از آن استفاده کنند .
آقای ایرانی که از دیسیپلین درونی بالایی برخوردار است ، درآمد خود را به چند دسته تقسیم می کند . پنجاه درصد آن را صرف هزینه پوشاک ، خوراک و وسایل روزمره زندگی قرار می دهد . بیست درصد از آن را جهت حوادث غیر قابل پیش بینی به صورت طلا نگهداری میکند تا در صورت نیاز بتواند از آن سریعا استفاده کند . و اما سی درصد باقی مانده را که برای آینده فرزندانش است چگونه می تواند سرمایه گذاری کند .
آقای ایرانی چگونه می تواند سرمایه گذاری کند ؟
آقای ایرانی که ذاتا یک مدیر است در یک دوره سرمایه گذاری در بورس شرکت می کند . زیرا خیلی خوب فهمیده است با ماهی حدودا نه میلیون تومان در بازار مسکن و مستغلات که یک بازار بلند مدت و مطمئن است نمی تواند سرمایه گذاری کند . و بازار طلا و ارز هم فقط با نرخ تورم ایران برای هر دو و نرخ تورم امریکا برای طلا بالا می رود و یک بازار زنده نیست .
پس بازار بورس بهترین مکان برای سرمایه گذاری بلند مدت است و آقای ایرانی در بازار بورس آموزش می بیند . با شیوه مدیریتی مخصوص به خود معادل سی درصد درآمد ماهانه خود را در آن سرمایه گذاری می کند . و امیدوار است با این روش آینده فرزندان خود را تامین کند .
در این داستان آقای ایرانی مدیر بود و مجموعه کارهایی که برای زندگی حال و آینده خود و فرزندانش انجام می داد مدیریت بود البته به شیوه خودش.
مدیریت را می توان در دسته بندی های زیر تعریف کرد .
1- مدیریت به عنوان یک حرفه
2- مدیریت به عنوان یک علم
3- مدیریت به عنوان یک هنر
4- مدیریت به عنوان یک فرایند
5- مدیریت به عنوان یک فعالیت
6- مدیریت به عنوان شغل
7- مدیریت به عنوان یک گروه
قدمت مدیریت
مفهوم مدیریت قدمتی به درازای تاریخ بشریت دارد ، خود مفهوم خانواده مستلزم این بوده است که زندگی مدیریت شود و منابع غذایی به گونه ای تقسیم شود که بهره برداری از چنین منابعی به حداکثر خود برسد .
اقدامات مناسب برای حفاظت از خانواده در برابر حملات حیوانات وحشی و قبایل متخاصم ، برنامه ریزی برای شکار و همه اینها نمونه هایی از مدیریت در دوران باستان بوده است .
آیا chatGPT گوگل google را نابود خواهد کرد ، اینجا بخوانید .
مدیریت به عنوان یک سیستم نه تنها عنصر ضروری یک جامعه سازمان یافته است ، بلکه زمانی که از مدیریت زندگی خود صحبت می کنیم به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی تبدیل می شود .
مدیریت یک خانواده تفاوت چندانی با مدیریت یک مجموعه نمی کند و این هنر مدیریت است که از زمان های بسیار دور تا به امروز با ما بوده است . یک زندگی مدیریت شده بدون تردید بسیار هدفمندتر ، موفق تر و زیباتر از یک زندگی بدون مدیریت و قانون است . و میزان شکست دریک خانواده و یا یک مجموعه مدیریت شده بسیار پایین است .
پیتر دراکر پدر علم مدیریت جهان می گوید: مدیریت در حال تبدیل شدن به منبع اصلی کشورهای جهان اول و مورد نیازترین منبع برای کشورهای جهان سوم است .
شغل یک مدیر برای موفقیت هر سازمانی حیاتی و ضروری است . هر چه یک سازمان پیچیده تر باشد ، نقش مدیر در آن مهمتر است یک مدیر خوب سر منشا تمام موفقیت ها برای یک سازمان ، یک مجموعه و حتی یک خانواده است .
تفاوت بین مدیر و رهبر را اینجا بخوانید
پنج کارکرد اصلی مدیریت عبارتند از :
1- برنامه ریزی کردن
2- سازماندهی کردن
3- پرسنل
4- کارگردانی و هدایت کردن
5-کنترل کردن
کنترل کردن خود شامل ، هماهنگی ، گزارش و بودجه بندی است . و از این رو تابع کنترل کردن را می توان به این سه عملکرد مجزا تقسیم کرد . برای این هفت کارکرد اصلی مدیریت لوتر گولیک کلمه POSDCORB را ابداع کرد . که به طور کلی حرف اول این هفت عملکرد را نشان می دهد .
P مخفف برنامه ریزی ، O مخفف سازماندهی کردن ، S مخفف کارکنان ، D مخفف هدایت و کارگردانی کردن ، CO مخفف برای هماهنگی ، R مخفف گزارش و B نیز مخفف بودجه بندی می باشد .
مدیریت شامل چه وظایفی است
مدیریت شامل وظایفی از جمله برنامه ریزی ، سازماندهی کردن ، کارکنان ، هدایت و کنترل کردن است .
1- برنامه ریزی کردن در مدیریت :
برنامه ریزی جهت سازمان را به سمت آینده تعیین می کند . این یک روش منطقی و سیستماتیک برای تصمیم گیری امروز است که بر آینده شرکت تاثیر می گذارد .
این نوعی آینده نگری سازمانی شامل پیش بینی آینده و همچنین تلاش برای کنترل وقایعی است که اتفاق می افتد .
پیتر دراکر برنامه ریزی را اینگونه تعریف کرده است : برنامه ریزی در عبارت است از فرایند مستمر اتخاذ تصمیمات کارآفرینانه فعلی به صورت سیستماتیک و با بهترین آگاهی ممکن از آینده آنها .
2- سازماندهی کردن در مدیریت : در مدیریت سازماندهی کردن را اینگونه تعریف کرده ان .
سازماندهی فرایندی است که طی آن با تقسیم کار میان افراد و گروه های کاری و ایجاد هماهنگی میان آنها برای کسب اهدافی تعریف شده تلاش می شود .
به گفنه فایول : سازمان دهی یک کسب و کار به این معنی است که همه چیز مفید باشد . یا اینکه تمامی موارد مورد نیاز یک کسب و کار مانند مواد خام مورد نیاز ، ابزار ، سرمایه و نیروی انسانی را به صورت کامل و بدون نقص در اختیار آن کسب و کار قرار دهد.
سازماندهی کردن را می توان مجموعه ای از موارد زیر تعریف کرد .
1- شناسایی وظایفی که باید انجام شود . و در صورت لزوم باید این وظایف را گروه بندی کرد .
2- این وظایف را به پرسنل واگذار کرد . و اختیار و مسئولیت آنها را تعیین کرد .
3- تفویض این اختیارات به کارکنان
4- ایجاد رابطه بین اختیار و مسئولیت
5- هماهنگ کردن این فعالیت ها
3- کارکنان در مدیریت :
در پنج کارکرد اصلی مدیریت تعریف کارکنان به وظیفه استخدام و حفظ نیروی کار مناسب برای شرکت در سطوح مدیریتی و غیر مدیریتی است .
که این کارکرد شامل فرایند جذب نیرو ، آموزش ، توسعه ، ارزیابی کارکنان و حفظ این نیروی کار با انگیزه های مناسب است . از آنجایی که عنصر انسانی حیاتی ترین عامل در فرایند مدیریت است . جذب پرسنل مناسب حائز اهمیت است .
مدیریت در بخش کارکرد کارکنان می بایست علاوه بر شایستگی های فنی و عملیاتی ، تیپ شخصیت شناسی و روان شناسی نیروی کار را درک کند .این عملکرد بسیار مهم است زیرا افراد در مقوله های گوناگونی از جمله هوش ، دانش ، مهارت ، تجربه ، وضعیت جسمانی ، سن و نگرش متفاوت هستند .
4- کارگردانی و هدایت در مدیریت
کارگردانی به رهبری ، ارتباطات ، انگیزه و نظارت گفته می شود .که با اجرای آنها کارکنان فعالیت های خود را به بهترین نحو ممکن انجام داده تا سازمان به اهداف مورد نظر دست یابد .
رهبری : شامل صدور دستورالعمل ها و راهنمایی زیر دستان در مورد رویه ها و روش ها است .
ارتباطات : ارتباط باید بین هر دو طرف مدیر و کارکنان برقرار باشد . تا بتوان اطلاعات را به زیر دستان انتقال داد و بازخوردهای دریافتی از آنها را به مدیریت منتقل کرد .
انگیزه : از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است . انگیزه بالا سبب عملکرد عالی با دریافت کمترین راهنمایی از مدیر می شود .
نظارت : نظارت بر زیر دستان سبب دریافت گزارش های پیشرفت مستمر می شود . و به مدیر این اطمینان را می دهد که
دستورالعمل ها به روش درست انجام می شوند .
5- کنترل
عملکرد کنترل در مدیریت شامل آن دسته از فعالیت هایی است که برای اطمینان از عدم انحراف رویدادها از برنامه های از پیش تعیین شده انجام می شود .
مدیر کیست ؟
شخصی است که اداره افراد یک شرکت تولیدی یا خدماتی را بر عهده دارد . و با استفاده از منابع مادی و انسانی آنها را به نحو مطلوبی ادراه می کند .
ویژگی های یک مدیر بزرگ :
در مورد ویژگی هایی که یک مدیر بزرگ را می سازد مطالب زیادی نوشته شده است . اما بیشتر این واقعیت را نادیده می گیرند که یک مدیر بزرگ در واقع چه کاری انجام می دهد ؟
در حالیکه شیوه های مدیریتی فراوانی وجود دارد . اما یک خصوصیت زیر بنای رفتار همه مدیران بزرگ است . و آن این است که همه مدیران بزرگ ویژگی ها و توانایی های کارکنان خود را می شناسند و برای آنها ارزش قائل هستند .
آنها متوجه می شوند که چگونه از نقاط قوت کارکنانشان استفاده کنند . چنین رویکرد تخصصی ممکن است کار زیادی را طلب کند . اما در واقع سرمایه گذاری کردن بر منحصر به فرد هر شخصی می تواند در زمان صرفه جویی کند .
به جای اینکه کارمندان را تشویق کرد که خود را با وظایفی وقف دهند که شاید اصلا از آن لذت نبرند . وظایفی را به آنها محول کرد که از آن لذت برده و توانایی انجام آن را به بهترین وجه ممکن داشته باشند . در این صورت کارکنان بسیار کارآمد تر بوده و اهداف سازمان بسیار بهتر جلو می رود .
یک مدیر موفق به صورت رهبر گونه کارکنان خود را مدیریت کرده و از پنج تابع اصلی مدیریت به بهترین نحو ممکن استفاده میکند تا سازمان ، مجموعه و خانواده خود را به ادره کرده و به موفقیت برساند .
نویسنده : مهندس یحیی ساکی مدیر مدرسه کسب و کار آنلاین آکادمی تاجران
1 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
سلام خدمت دوستان عزیز در مدرسه کسب و کار آکادمی تاجران مقاله ای بسیار کامل درباره مدیریت بود . مخصوصا می خواستم از جناب آقای یحیی ساکی مدیر مجموعه به پاس زحمات فراوانش تشکر کنم